در این یادداشت که به قلم «تیم ایتون» پژوهشگر حوزه خاورمیانه و شمال آفریقا نوشته شده، آمده است: سقوط ناگهانی و کامل حکومت بشار اسد در سوریه نشان داد که چگونه سیستمهای سیاسی شکننده میتوانند به سرعت متحول شوند. مردم سوریه حق دارند پایان اسد را جشن بگیرند، اما کشورشان اکنون در میانه یک دوران انتقالی نامشخص قرار دارد؛ جایی که پیشبینی نتایج به دلیل پیچیدگی اوضاع تقریباً غیرممکن است.
سیاستمداران منطقهای و جهانی با توجه به تجربیات کشورهای بحرانزده، نسبت به پیچیدگی اوضاع در سوریه هشدار دادهاند. دیوید لمی، وزیر امور خارجه بریتانیا، در سخنرانی ۹ دسامبر (۱۹ آذر) در پارلمان گفت: «ما نمیخواهیم سوریه مانند لیبی شود… کشوری متلاشی و آسیبپذیر در برابر گروههای تروریستی مختلف.»
چالشهای بزرگتر برای سوریه
در ادامه این یادداشت آمده است: چالشهای سوریه در مقایسه با لیبی در سال ۲۰۱۱ بسیار پیچیدهتر و بزرگتر هستند. در حالی که معمر قذافی پس از کمتر از یک سال جنگ داخلی سرنگون شد و زیرساختهای کشور عمدتاً دستنخورده باقی ماند، سوریه از بیش از یک دهه جنگ ویرانگر عبور کرده است؛ جنگی که زیرساختهای این کشور را نابود و بحران آوارگان را تشدید کرده است. شکافهای اجتماعی و اختلافات قومی و مذهبی در سوریه نیز بسیار عمیقتر از لیبی در سال ۲۰۱۱ است.
یکی دیگر از تفاوتهای عمده، ساختار اقتصاد سوریه است. مناطق تحت کنترل اسد تحت تحریمهای سنگین است، بخشهایی از سوریه به طور جداگانه عمل میکنند؛ شمال سوریه از لیر ترکیه استفاده میکند و زیرساختهای نفتی کشور عمدتاً در مناطق تحت کنترل کردها قرار دارد.
در حالی که لیبی به دلیل وابستگی همه جناحها به نفت و گاز، نوعی پیوستگی اقتصادی ایجاد کرده بود، سوریه فاقد چنین زیرساخت مشترکی است و این امر دستیابی به توافقات ملی را دشوارتر میکند.
چشمانداز امنیتی متلاشیشده
بر اساس این یادداشت، یکی از شباهتهای کلیدی میان سوریه و لیبی، چشمانداز امنیتی آنها است. هر دو کشور با گروههای مسلح متعدد مواجه هستند که کنترل بخشهایی از خاک خود را در دست دارند.
در سوریه، «احمد الشرع» رهبر هیات تحریر الشام (که پیشتر با نام ابو محمد الجولانی شناخته میشد)، از یک فرمانده وابسته به القاعده به یک رهبر ملی تبدیل شده است. اما او اکنون باید با گروههای مسلح متعددی از جمله ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه و نیروهای موسوم به دموکراتیک سوریه (قسد) مقابله کند.
تلاشها در لیبی برای قرار دادن گروههای مسلح تحت کنترل نهادهای دولتی مانند وزارت دفاع یا کشور، عمدتاً شکست خورده است. در عوض، گروههای مسلح نفوذ خود را بر نهادهای دولتی اعمال کردهاند.
الشرع نیز اعلام کرده است که قصد دارد گروههای مسلح سوریه را منحل کند و آنها را تحت وزارت دفاع قرار دهد. اما این هدف با توجه به اختلافات شدید میان گروههای شورشی، چالشهای بزرگی پیش رو دارد. تجربه لیبی نشان میدهد که چنین اقداماتی میتواند منجر به درگیریهای داخلی شود.
دخالت خارجی و تأثیر آن
نویسنده در ادامه اشاره کرده است که رهبری الشرع در سوریه به شدت تحت تأثیر سیاستهای کشورهای خارجی قرار خواهد داشت.
در لیبی، حمایت بازیگران خارجی از جناحهای مختلف، تلاشهای سازمان ملل برای برگزاری انتخابات جدید را ناکام گذاشت و باعث ایجاد مراکز قدرت رقیب شد. خلیفه حفتر، فرمانده کل نیروهای شرق لیبی، با حمایت گسترده امارات، مصر و روسیه توانست در شرق و جنوب لیبی قدرت را تثبیت کند. در عین حال، جناحهای غرب لیبی روابط نزدیکی با ترکیه برقرار کردند.
در سوریه، روابط پیچیده با قدرتهای خارجی احتمالاً نقش بزرگی در تعیین مسیر آینده ایفا خواهد کرد و این امر با سابقه الشرع به عنوان یک فرمانده سابق گروههای تروریستی پیچیدهتر میشود.
ارتباط میان سیاست و امنیت
در بخش پایانی این یادداشت میخوانیم: یکی از درسهای مهم لیبی برای سوریه، پیامدهای ناشی از نبود ارتباط قوی بین رهبری سیاسی و گروههای مسلح است. در لیبی، پس از سقوط قذافی، رهبران سیاسی از گروههای شورشی و نیروهای مسلح فاصله گرفتند و در نهایت بر دولت مسلط شدند.
آیا سوریه نیز همین مسیر را طی خواهد کرد؟ باید منتظر ماند و دید که آیا یک رهبری سیاسی غیرنظامی می تواند کنترل اوضاع دمشق را به دست بگیرد یا خیر.