جشنها در فرهنگ ایرانی ریشههایی عمیق در جهانبینی و باورهای کهن دارند. جشن سده، نمادی از روشنایی، زندگی و پیروزی خرد بر تاریکی و یکی از مهمترین آیینهای باستانی ایران محسوب میشود. این جشن که در شامگاه دهم بهمنماه برگزار میشود، یادآور کشف آتش توسط هوشنگ، پادشاه اسطورهای ایران و تجلیل از عنصر آتش به عنوان نمادی از نور، دانایی و گرما در زندگی انسان است. با توجه به چنین سابقهای در فرهنگ و تمدن ایرانی، جشن سده میتواند برای زمانه ما حاوی این پیام باشد که شادی، روشنایی و امید با هم معنا پیدا میکنند. بنابراین میبایست این جشن را الگویی برای بازآفرینی آیینهای شادیبخش قرار داد.
با توجه به اهمیت این جشن در فرهنگ ایران زمین و ارتباط آن با شادی، مصاحبهای با «مهربان پولادی» دکتری فرهنگ و زبان باستان و رئیس انجمن زرتشتیان ایران(موبد زرتشتیان ایران) داشته که در ادامه میخوانیم:
دین زرتشت و مجموعه زرتشتیان چه آیینی شادمانهای دارند؟
پولادی: جشن و شادی ریشهاش در فرهنگ زرتشتی بسیار غنی است و حتی دین زرتشت برای درگذشتگان هم جشن میگیرد؛ یعنی دومین محور از جهانبینی دین زرتشت بازگشت به آخرت است. از مینو به گیتی شروع کنم. وجود انسان از دو بخش تشکیل شده است: یک بخش گیتوی است که جسم و جان، استخوان و غیره را شامل میشود. بخش دیگر مینوی است؛ مانند روان، فروهر، نیروی درد و نیروهایی که مربوط به روان انسان است. بنابراین زمانیکه در مورد درگذشتگان صحبت به میان میآید به آن جَشَن میگوییم. پس جَشَن برای درگذشتگان و جشن برای گیتی است. حتی شخصی که به مینو سفر میکند در دین زرتشت برای او عزاداری نمیکردند و جشن میگرفتند برای اینکه فرد به دنیای مینو، زاد شده و یک درجه بالاتر رفته است. هر ۲ از یک ریشه اوستایی به معنای یَسن یا یَز؛ یعنی نیایش کردن گرفته شده است. ستایش فقط و فقط مخصوص خداوند بزرگ است که خداوند در دین زرتشت، اهورامزدا است. نیایش نیروهای متافیزیکی است که ما به آن احتیاج داریم؛ مانند نیروی خورشید، نیروی ماه و نیروی آب که خداوند بزرگ آفریده است، اینها مورد نیایش قرار میگیرند. پرستش نیروهایی است که در دنیای گیتی ما لمسش میکنیم و چیستی دارد. پرستش اسم مصدر است و اسم فاعلش پرستار میشود.
جشن و شادی در فرهنگ ایران زمین داشتهایم
جشن و شادی بسیار ارزشمند است، حتی درخت و گیاهی که با شادی با او صحبت شود، بسیار تاثیرگذار است. البته با شادی صحیح که بر پایه راستی و درستی باشد، حتی گیاه واکنش نشان می دهد، رشد میکند، چه برسد به انسان که اشرف مخلوقات است. پس نیروهایی که در درون انسان وجود دارد؛ به دو بخش تقسیم می شود: نیروهای مینوی که برای ارتعاش امواج درونی به شادی احتیاج دارند یعنی دریافت بر پایه راستی و درستی و پاکی. بنابراین ما جشن، شادی و برنامههای شاد در فرهنگ ایران زمین در گذشته زرتشتی بسیار داشتهایم و امروز هم داریم و جشنهای گوناگونی وجود دارد. هر ماه جشن وجود دارد، جشنهای گوناگون فصلی داریم، جشنهای داد و دَهش داریم، جشنهای سالیانه داریم.
در مورد منشأ واژههای جشن و رقص و ارتباط آنها با فرهنگ باستانی ایران توضیح دهید.
پولادی: واژه جشن از ریشه اوستایی «یسن» گرفته شده است که به معنای نیایش و پرستش است اما اگر به ریشه واژه رقص نگاه کنیم، در زبان پهلوی به آن «وازیک» گفته میشد. در گذر زمان و با تحول زبان، «و» در پهلوی میانه به «ب» تبدیل شد و وازیک به «بازیک» تغییر کرد. جالب است که امروزه واژه «بازی» از همین ریشه آمده است. این یعنی حرکتهای هماهنگ و موزون بدن با یک آهنگ که در سنتهای مختلف ایرانی مشاهده میشود.
شما بازی را نوعی حرکت موزون و هماهنگ با موسیقی و آهنگ میدانید. آیا این مفهوم در آیینهای باستانی ایران نیز دیده میشود؟
پولادی: بله، در بسیاری از آیینهای کهن ایرانی، این حرکات موزون و هماهنگ با آواز و موسیقی وجود داشته است. برای نمونه در جشن مهرگان، ما نوعی حرکات موزون را مشاهده میکنیم که در راستای نیایش طبیعت و ستایش خداوند انجام میشده است. حتی امروزه نیز، سنتهایی مانند چوببازی، کجاوهبازی و شالبازی را میتوان بازمانده همین آیینهای کهن دانست. طناببازی نیز نمونهای از این حرکات است که در قالب یک ورزش یا سرگرمی انجام میشود اما ریشه در سنتهای حرکتی و آیینی ایران باستان دارد.