بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و صدور یک بخشنامه اجرایی به منظور اجرای سختگیرانه سیاست فشار حداکثری تحمیل شده بر تهران در دولت اول او، بسیاری از تحلیل گران و رسانه های بین المللی را به هشدار دادن به او نسبت به تکرار سناریوی شکست خورده سیاست فشار حداکثری سوق داده است. وب سایت moderndiplomacy در تازه ترین گزارش در این باره به بررسی تبعات سیاست فشار حداکثری امریکا عیله ایران در سالهای اخیر پرداخته و مینویسد:
اکنون، با روشن شدن تیم امنیت ملی کابینه دوم ترامپ، گمانه زنی ها و نگرانی ها در مورد نحوه مدیریت برخی از مهم ترین چالش های امنیتی بین المللی توسط دولت او افزایش یافته است. در حالی که تاکنون بیشتر توجه ها به جنگ در اوکراین معطوف شده بود، مسئله هسته ای ایران و سقوط دولت بشار اسد در سوریه نیز اکنون در فهرست اولویت ها قرار گرفته است.
ترامپ از تهران چه میخواهد؟
هدف اصلی ترامپ، مانند همه روسای جمهور قبلی در مورد ایران، بسیار روشن است: جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هسته ای به هر وسیله و اقدامی ممکن. (این ادعا در حالی از سوی رئیس جمهور آمریکا مطرح می شود که جمهوری اسلامی ایران هرگونه تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای را رد کرده و در این باره فتوای مذهبی و لازم الاجرای رهبری نیز موجود است.)
به گفته افراد نزدیک به تیم ترامپ، دولت او در حال آماده سازی یک فرمان اجرایی برای تشدید کارزار فشار حداکثری قبلی علیه ایران است. سیاست فشار حداکثری به گونه ای طراحی شده است که فشارهای اقتصادی بیشتری را بر ایران اعمال کند تا این کشور را مجبور به بازگشت به میز مذاکره تحت شرایط ایالات متحده کند.
به ادعای یکی از مقامات سابق ترامپ، از روز اول ورود ترامپ به کاخ سفید، سیاست تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران با هدف «پاکسازی خاورمیانه از آنچه هرج و مرج ناشی از سیاست خاورمیانه ای بایدن خوانده شده»، آغاز شده و ادامه خواهد داشت.
به گفته افراد نزدیک به تیم ترامپ، دولت او در حال آماده سازی یک فرمان اجرایی برای تشدید کارزار فشار حداکثری قبلی علیه ایران است. سیاست فشار حداکثری به گونه ای طراحی شده است که فشارهای اقتصادی بیشتری را بر ایران اعمال کند تا این کشور را مجبور به بازگشت به میز مذاکره تحت شرایط ایالات متحده کند.
تحریم ایران را به پای میز مذاکره برنگرداند
اولین تلاش ترامپ برای اعمال فشار حداکثری در ماه مه ۲۰۱۸ آغاز شد، زمانی که ترامپ از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد، که به طور موقت ظرفیت غنی سازی اورانیوم تهران را محدود کرد و برنامه هسته ای ایران را تحت بازرسی های شدید بین المللی قرار داد. در همان زمان، وزارت خزانه داری ایالات متحده تحریم هایی را که قبلا برداشته شده بود، بازگرداند و تحریم های جدیدی را علیه صادرات نفت خام ایران اعمال کرد و دسترسی آن به سیستم های بانکی و مالی جهانی را قطع کرد.
در نتیجه، ده ها میلیارد دلار از ذخایر ارزی ایران مسدود شد و تهران در تأمین بودجه خود با مشکلات بسیاری مواجه شد. سرمایه گذاران بین المللی، عمدتا شرکت های اروپایی، نیز از بازار ایران خارج شدند و در نهایت، بین سال های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰، صادرات نفت ایران نزدیک به ۷۵ درصد کاهش یافت.در آن زمان، مقامات دولت ترامپ، از وزیر امور خارجه گرفته تا مشاور امنیت ملی، ادعا کردند که این تحریم ها تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد ایران خواهد داشت و در نهایت تهران را مجبور به مذاکره و تغییر رفتار خود می کند.
با این حال، ایرانی ها مذاکرات را رد کردند و از خروج واشنگتن از توافق هسته ای برای گسترش برنامه هسته ای خود استفاده کردند، هم به عنوان واکنشی و هم برای افزایش قدرت چانه زنی برای مذاکرات احتمالی آینده.