دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه روز سه شنبه ۳۰ بهمن ماه میزبان «هشتمین کنفرانس تاریخ روابط خارجی ایران؛ سیاست خارجی ایران در خلیج فارس در گستره تاریخ» با حضور و سخنرانی سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه بود.
سیدجلال دهقانی فیروزآبادی، استاد و عضو هیئت علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی، در نخستین نشست این کنفرانس با عنوان «ابعاد و پویشهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی خلیج فارس در گستره تاریخ» محور سخنان خود را بر بررسی «تداوم و تغییر سیاست خارجی ایران در خلیج فارس؛ قبل و بعد از انقلاب اسلامی» قرار داده و گفت: در خصوص اینکه سیاست خارجی ایران، قبل و پس از انقلاب تغییر یا تداوم داشته، دو دیدگاه وجود دارد که شاید رایجترین آن موضوع تداوم است اما اینکه در کجا تداوم داشته و در کجا تغییر کرده، جای پژوهش دارد. یکی از جاهایی که نسبتا تداوم سیاست خارجی را میبینیم در حوزه خلیج فارس است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اعراب جنوب خلیج فارس قاطعانه معتقد هستند که سیاست خارجی ایران قبل و بعد از انقلاب نسبت به خلیج فارس، تغییر راهبردی نداشته است، گفت: اگر اینطور باشد، سیاست خارجی ایران در خلیج فارس با سه فرضیه مواجه است؛ تداوم صرف، تغییر صرف، «تداوم و تغییر توامان». نظر من این است که سیاست خارجی ایران در خلیج فارس بهطور کلی تداوم داشته، اما نیاز به پژوهشهای دقیقتری وجود دارد تا مشخص شود این تداوم در چه زمینههایی بوده و در چه حوزههایی تغییراتی مشاهده شده است. همچنین باید بررسی شود که چه عواملی موجب تغییرات شدهاند که این نیز بیشتر مربوط به چارچوبهای مفهومی است.
یکی از عوامل اصلی تداوم سیاست خارجی ایران در منطقه خلیج فارس، ژئوپولیتیک آن است
وی ادامه داد: موضوع اصلی اینجاست که ما باید بهصورت موضوعی و مشخص بررسی کنیم که آیا پس از انقلاب شاهد تغییراتی در سیاست خارجی ایران بودهایم یا خیر. بنابراین، علل و عوامل تداوم و تغییر در سیاست ایران در خلیج فارس مسئلهای حائز اهمیت است. به طور کلی، یافتهها نشان میدهند که سیاست خارجی ایران در خلیج فارس دارای چند متغیره است. یکی از عوامل اصلی تداوم سیاست خارجی ایران در این منطقه، ژئوپولیتیک آن است که همواره وجود داشته و خواهد داشت. سایر عوامل و منابع نیز بهعنوان متغیرهای کمکی محسوب میشوند و غالباً از منظر ژئوپولیتیک به آنها نگاه میشود.
سیاست خارجی ایران در خلیج فارس تاکنون «امنیت محور» بوده و پس از انقلاب نیز بحث «توسعه محور» مطرح شده است. اما من شخصاً معتقدم که هنوز هم اولویت با امنیت است و نگاه امنیتی بر اساس ناسیونالیسم ایرانی در این زمینه وجود دارد. ما از یکجانبهگرایی در سیاست خارجی خود، از جمله در خلیج فارس، حمایت میکنیم. این نگاه شاید در نتیجه احساس تنهایی ناشی از عدم اعتماد به دیگران باشد.وی افزود: بهطور خلاصه، درک متفاوت تصمیمگیرندگان قبل و بعد از انقلاب از عوامل ژئوپولیتیکی تأثیرگذار در تغییر سیاست خارجی ایران در خلیج فارس مورد توجه قرار میگیرد که میتواند زمینهای برای اصلاح استراتژیهای آینده باشد.
این استاد دانشگاه گفت: ادعای دیگری که مطرح میشود، این است که نظام سیاسی و ایدئولوژی تأثیر زیادی بر ادراک کارگزاران سیاست خارجی از عوامل ژئوپلیتیک در خلیج فارس دارد. بنابراین، نظام شناختی کارگزاران بههمراه نظام سیاسی و ایدئولوژیک، نیرویی را تشکیل میدهد که بر سیاست خارجی ایران تأثیرگذار است و در این راستا، تغییر یا تداوم را شاهد خواهیم بود. در این زمینه، تطابق و تناقض یا عدم تناقض محیط روانی سیاست خارجی—یعنی نظام شناختی و محیط عملیاتی—میتواند یکی از مهمترین عوامل تغییر یا تداوم باشد. یکی از مهمترین پرسشها این است که چقدر نظام شناختی و ادراکی در محیط روانی سیاست خارجی با واقعیتهای موجود همخوانی دارد.
وی ادامه داد: قسمت بعدی در مورد مفهوم «منطق ژئوپولیتیک» است که بهطور خلاصه به چگونگی بهکارگیری عوامل جغرافیایی بهعنوان منابع قدرت در سیاست خارجی برای تأمین منافع ملی اشاره دارد. بهعبارتی دیگر، منطق به معنای نحوه استفاده از عناصر قدرت در پیگیری اهداف و منافع ملی است که بیشتر به همان سیاست اشاره دارد. بنابراین، منظور ما همان سیاست قدرت و چگونگی بهکارگیری روابط بینالملل و سیاست خارجی است.