حقوق بشر، انرژی صلحآمیز هستهای و امنیت ملی، سه حوزهای هستند که غرب به اقتضای شرایط و به بهانهها و ادعاهای متنوع، جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار داده و اتهاماتی را به تهران وارد میکند. اتحادیه اروپا و آمریکا در حالی جمهوری اسلامی را به نقض حقوق بشر، ساخت سلاحهستهای و جنگ متهم و تهدید میکنند که کارنامه حقوق بشری آنها در تازهترین برگ و فصل خود حمایت قاطع از رژیم صهیونیستی و قتلعام مردم بیدفاع فلسطین را در خود دارد.
سه محور فشار اروپا و واکنش ایران
دوربینهای جهان در حالی یکی از دردناکترین نسلکشیهای انسانها را به ضبط و تماشا نشستهاند که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی و عامل اصلی این کشتار بیهیچ نگرانی به کار خود ادامه میدهد. در میانه بمباران مدارس و مراکز درمانی و در حالی که تصاویری غیرقابل پخش از کودکان قطع عضو شده منتشر و مخابره میشود، شورای حقوق بشر سازمان ملل در تازهترین نشست خود مدعی نقض حقوق بشر از سوی جمهوری اسلامی ایران شده است. رویکردی که مورد انتقاد شدید ایران قرار گرفت و «اسمائیل بقائی» سخنگوی وزارت امور خارجه به انگلیس و آلمان و دیگر بانیان غربی قطعنامه ضد ایرانی توصیه کرد برای اثبات صداقت خود در ابراز نگرانی نسبت به وضعیت حقوق بشر در ایران، تبعیت از آمریکا در اعمال تحریمهای غیرقانونی و ضد انسانی علیه ملت ایران - که جملگی مصداق جنایت علیه بشریت است - را متوقف کند.
«علی بحرینی» سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در ژنو هم با اشاره به وضعیت فاجعهبار حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی فلسطین و مصونیت عاملان آن، افزود: در شرایطی که شدیدترین موارد نقض حقوق بشر بهصورت مستمر در فلسطین رخ میدهد و عاملان آن از بالاترین سطح مصونیت و بخشودگی از مجازات برخوردارند، بانیان پیشنویس قطعنامه با ایجاد تصویری توهمی از وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران، در تلاش برای گمراهسازی این شورا هستند.
این اما همه ادعاهای عیدانه اتحادیه اروپا نبود و «کایا کالاس» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بار دیگر ادعا کرد جمهوری اسلامی تهدیدی بزرگ برای منطقه و ثبات جهان است و ایران با حمایت از جنگ روسیه در اوکراین، بر این تهدید افزوده است. شرایط زمانی و مکانی این اظهارات مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تناقض عجیب آن را روشنتر میسازد، کالاس از تلآویو اسرائیل و در روزهایی جمهوری اسلامی را تهدیدی علیه ثبات جهانی دانسته است که گمانهها درباره حمله نظامی آمریکا به ایران با همراهی رژیم صهیونیستی در صدر خبرهای جهان است و رژیم صهیونیستی روازنه هزاران تن بمب بر سر مردم غیرنظامی و بیدفاع غزه میریزد.
سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به این ادعاها به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا توصیه کرده که اگر واقعا دغدغه ثبات و امنیت در منطقه را دارد باید به نسلکشی در غزه و تجاوزات مکرر این رژیم علیه لبنان و سوریه و اشغال نظامی سرزمینهای این دو کشور بپردازد.
این ادعاها در کنار اتهام زنی های مداوم اتحادیه اروپا علیه برنامه هستهای ایران، مطلع تکرارشونده بیشتر اظهارات مقامات اروپایی علیه جمهوری اسلامی ایران هستند. ابراز نگرانیهای ناتمام از پیشبرد برنامه صلح آمیز هستهای ایران درحالی به تناوب در رسانهها و از سوی مقامات اروپایی و آمریکایی مورد اشاره و تکرار قرار میگیرد که «سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه ایران تأکید کرده است که تهران هیچگاه و تحت هیچ شرایطی به دنبال جستجو، تولید و یا به دست آوردن سلاح هستهای نخواهد بود.
این موضع در تازهترین گفتوگوی وزیر امور خارجه با «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای هم به نوعی دیگر تکرار شد و عراقچی از مسئول این نهاد بینالمللی خواست که موضع شفافی درباره تهدیدات علیه تاسیسات صلحآمیز هستهای ایران اتخاذ کند. گروسی هم در تازهترین گفتوگوی خود گرچه ادعاهای خود درباره برنامه هستهای ایران را تکرار اما بار دیگر هم به صورت شفاف و صریح اعلام کرده است که ایران بهرغم برخورداری از ذخایر اورانیوم غنیشده، سلاح هستهای ندارد.
تهدیداتی که این روزها بیتوجه به تمام قوانین بینالمللی علیه ایران و از سوی رئیسجمهور آمریکا صورت میگیرد و اتحادیه اروپا در قبال این تهدیدات یا موضع سکوت داشته و یا اقداماتی دور از هرف بین الملل انجام داده است. تشکیل جلسه اضطراری کابینه فرانسه با ادعای بررسی برنامه هستهای ایران و امکان درگیری میان جمهوری اسلامی و آمریکا از این دست اقدامات است که نه تنها واکنشی درست به این تهدیدات محسوب نمیشود، بلکه بر پیچیدگیهای شرایط میافزاید.
رویکرد و مواضع اتحادیه اروپا نوعی غفلت خود خواسته از مسئولیتی بینالمللی در قبال تهدید کشوری علیه کشور دیگر است که وزیر امور خارجه ایران در گفتوگو با «کاسپارولد کمپ»، وزیر امور خارجه هلند آن را به مقامات اتحادیه اروپا یادآور شده و گفته است: همه دولتهای عضو سازمان ملل متحد برای پاسداری از حاکمیت قانون در سطح بینالمللی، مسئول هستند و از عدم موضعگیری اتحادیه اروپا علیه لفاظیهای تحریکآمیز مقامهای آمریکا که بدون تردید تهدیدکننده صلح و امنیت بینالمللی محسوب میشود.
موضع ایران در برابر فشارها
ادعاهای حقوق بشری، بهانههای هستهای و تهدیدات جنگی علیه جمهوری اسلامی در حالی ابزار فشار اروپا و آمریکاست که تهران همچنان بر موضع خود برای گفتوگوهایی از موضع برابر و سازنده تأکید داشته و همچنان گفتوگوهای هستهای خود را با تروییکای اروپا ادامه میدهد. تازهترین (چهارمین) دور این گفتوگوهای تخصصی و فنی به گفته «کاظم غریبآبادی» هشتم فروردین ۱۴۰۴ در سطح کارشناسی در ژنو برگزار شده است.
تداوم این گفتوگوها و روند دیپلماتیک میان ایران و اتحادیه اروپا بیش از هر زمان دیگری به هوشیاری طرف اروپایی بستگی دارد. اروپا باید میان ادعاها و اتهامزنیهای تکراری علیه جمهوری اسلامی و روش نظاممند و دیپلماتیک حل مسئله با تهران یکی را برگزیند و در این گزینش به تاریخچهای روابط خود با جمهوری اسلامی ایران مراجعه کند. قطعا در این تاریخچه مقاطع روشنی از نحوه کنشگری تهران در برابر این دو نوع رویکرد وجود دارد؛ زمانی که تهران تهدید و تحریم شد و زمانی که به زبان احترام و مذاکره با تهران گفتوگو شد.
مرور این تاریخچه نشان خواهد داد که دکترین سیاست خارجی ایران که از یک اصل کلی و غیرقابل تغییر پیروی میکند و آن «چشم در برابر چشم» است. به این معنا که اگر از غرب سیگنال تهدید دریافت کند مقاومتتر از همیشه پاسخ داده و به تعبیر وزیر امور خارجه دشمن را پشیمان خواهد کرد و اگر نشانههای احترام و گفتوگو از موضع برابر مشاهده کند، رفتاری متناسب با آن در پیش خواهد گرفت. در این تاریخچه 40 ساله تهران در هیچ مقطعی و به هیچ قیمتی تحت فشار و تهدید به هیچ یک از طرفهای غربی باج نداده و برای ایران فشار بیشتر نه به معنای تسلیم زودتر که سیگنال افزایش مقاومت است.
طرفهای اروپایی و آمریکایی قطعا در چهل سال گذشته این موضوع را به وضوح دیده بر آن آگاه شدهاند تکرار آزمودن این آزموده که 8 سال در برابر رژیم بعث عراق و حامیان آن ایستادگی کرد، اتلاف بیهوده زمان و انرژی از نظم و نظام بینالملل است. جمهوری اسلامی ایران در هیچ مقطعی مانند امروز آماده مذاکرهای عاقلانه و از موضع احترام با طرفهای اروپایی نبوده است اما این فضای سازندهی ساخته شده از سوی تهران نیازمند حراست از طرف تروییکای اروپا و هرگونه تهدید و ارعاب و باجخواهی است. اتحادیه اروپا بهتر میداند که قربانی شدن ساز و کارهای حقوق بشری، اعتبار نهادهایی چون آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تمامی قواعد و قوانین صلح و ثبات در جهان، پیش و بیش از اینکه ایران را متضرر سازد، بر تصویبکنندگان آن قوانین و گردانندگان آن نهادها گران تمام خواهد شد.
گام برداشتن تروییکای اروپا در مسیر فشار و تهدید ایران اگر با هدف به دست آوردن اعتماد رئیسجمهور آمریکا هم صورت گیرد باز این قاره را به سرمنزل مقصود نخواهد رساند از آن رو که برای دونالد ترامپ بیش از هر چیزی قدرت و پس از آن انتفاع اقتصادی اولویت داشته و در این راستا نه میتواند و نه میخواهد امتیازی به قاره سبز دهد. آلمان، انگلیس و فرانسه برای باقی ماندن در میز دیپلماسی با ایران، گزینهای جز باج دادن به آمریکا با تهدید تهران را باید در دستور کار قرار دهند.